
به گزارش خبرگزاری برنا، سعیدرضا دل شکیب، کارشناس مسائل بین الملل در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری برنا قرار داد نوشت: سخنرانی روز گذشته رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای کاملاً قابل پیشبینی بود، چون موضع ایشان درباره مذاکره تحت فشار همواره روشن بوده است. اینکه ترامپ تهدید به اقدام نظامی میکند، بیشتر یک تاکتیک روانی است تا ایران را به مذاکره بکشاند، اما همانطور که رهبر انقلاب تأکید کرد، ایران این نوع مذاکره را نخواهد پذیرفت.
در مورد واکنش آمریکا:
۱. افزایش فشارها: به احتمال زیاد، آمریکا به جای اقدام نظامی مستقیم، فشارهای اقتصادی، سیاسی و حتی امنیتی را افزایش خواهد داد. ممکن است تحریمهای جدیدی اعمال کند یا حمایت خود از گروههای مخالف ایران را بیشتر کند.
۲. قدرتنمایی نظامی: آمریکا و متحدانش احتمالاً تحرکات نظامی مثل افزایش حضور ناوهایشان در منطقه یا انجام مانورهای نظامی را بیشتر خواهند کرد تا فشار روانی ایجاد کنند. اما جنگ مستقیم بسیار بعید است، چون برای آمریکا هزینه سنگینی دارد.
۳. فشار دیپلماتیک: ممکن است آمریکا تلاش کند که ایران را در صحنه بینالمللی منزویتر کند، مثلاً با فشار بر اروپا یا کشورهای منطقه.
آیا آمریکا اقدام نظامی خواهد کرد؟
احتمال یک حمله محدود و نمادین وجود دارد، اما جنگ گسترده بعید است. ایران هم نشان داده که در برابر هرگونه اقدام نظامی، پاسخ قاطع خواهد داد. اگر آمریکا دست به حمله بزند، واکنش ایران میتواند معادلات منطقه را پیچیدهتر کند، چیزی که آمریکا احتمالاً از آن پرهیز خواهد کرد.
به نظر پیش روی ایران دو گزینه وجود دارد، سیاستی برای جلوگیری از تنش بیشتر اتخاذ کند، یا اینکه مقاومت فعال را ادامه دهد.
گزینه دوم با توجه به جمیع شرایط بیشتر مطلوب ایران خواهد بود.
تجربه لیبی، عراق و حتی اوکراین نشان داده که عقبنشینی در برابر فشارهای غرب نهتنها امنیت ایجاد نمیکند، بلکه کشور را در معرض تهاجم و سقوط قرار میدهد. ایران اگر بخواهد سیاست "کاهش تنش" را به معنای امتیازدهی در برابر تهدیدهای آمریکا دنبال کند، در نهایت همان مسیری را طی خواهد کرد که لیبی طی کرد—خلع سلاح، تضعیف حاکمیت و در نهایت نابودی.
چرا مقاومت فعال بهترین گزینه است؟
۱. بازدارندگی واقعی: سیاست مقاومت فعال هزینه اقدام نظامی علیه ایران را برای آمریکا و متحدانش بالا برده و آنها را از حمله منصرف کرده است. حمله به ایران یعنی ورود به جنگی که نه آمریکا و نه اسرائیل توان مدیریت آن را ندارند.
۲. مدیریت فشارها: ایران توانسته فشارهای تحریمی را مدیریت کند و در برخی حوزهها (مثل فروش نفت و توسعه روابط منطقهای) پیشرفت کند، در حالی که اگر به مذاکره تن میداد، باید امتیازات بزرگی میداد بدون اینکه تضمینی برای رفع فشارها وجود داشته باشد.
3. ایجاد موازنه تهدید: ایران با تقویت محور مقاومت و توسعه توانمندیهای نظامیاش، تهدیدات را متقابل کرده است. آمریکا دیگر مثل قبل نمیتواند هزینهای کم پرداخت کند و نتیجهای بزرگ بگیرد.
آیا آمریکا میتواند ایران را مجبور به عقبنشینی کند؟
قدرت آمریکا نسبت به گذشته کاهش یافته و از طرفی، ایران دیگر کشوری نیست که بتوان با تهدید آن را وادار به تسلیم کرد. آمریکا باید میان یک ایران مقتدر و یک جنگ پرهزینه یکی را انتخاب کند، و تجربه تاریخی نشان داده که در چنین شرایطی، گزینه جنگ را کنار میگذارد.
انتهای پیام